آموزش نقاشی روی سنگ میتواند کاری بسیار هیجان انگیز باشد زیرا روی عنصری از طبیعت انجام میشود. شما میتواند طرحهای مورد نظر خود را پیاده کرده و آن را برای خود نگه دارید یا به دیگران هدیه بدهید. در ادامه آموزش نقاشی روی سنگ با گواش و آبرنگ برای کودکان و حتی بزرگسالان ارائه کردهایم.
آموزش نقاشی روی سنگ با گواش
خلق هنر روی سنگ تفاوت چندانی با نقاشی روی کاغذ، بوم یا دیوار ندارد. روش کار به یک شکل است، فقط سطح مورد استفاده متفاوت است. اما این همان چیزی است که می تواند چالش برانگیز و جذاب باشد. اگر در نقاشی روی سنگ تازه کار هستید، با یک سنگ سایز متوسط یا یک سنگ صاف و صیقلی شروع کنید. یک طرح ساده را انتخاب کنید تا توانایی و تمرکز شما یا کودکتان در این کار افزایش یابد. با بالا رفتن تجربه، اگر دوست دارید به سراغ سنگ های کوچکتر یا طرحهای پیچیدهتر بروید. سعی کنید هرگز خود را محدود نکنید، ایدهها فراوان هستند!
لوازم مورد نیاز برای نقاشی روی سنگ با گواش
چسب چوب و پودر مل: برای بتونه کردن سنگهایی که صاف نیستند.
سنباده: برای صاف کردن ناهمواری های جزئی سنگ و صیقلی کردن آن
رنگ: گوارش در رنگهای متنوع
اسپری براق کننده یا لاک جلا ناخن: برای ثبیت رنگ و قابل شستشو کردن آن.
قلم مو: در سایزهای مختلف بین شماره های 0 تا 3
سنگ: در اندازهها و شکل های متنوع
مراحل انجام نقاشی روی سنگ با گواش
ابتدا باید سنگها را بشویید و آنها را کاملا خشک کنید.
در صورتیکه سطح سنگ ناهموار است آن را سنباده بزنید. (اختیاریست).
در صورت نیاز گودیها را با بتونه پر کنید. اجازه دهید کاملا خشک شود.
ابتدا طرح مورد نظر را روی کاغذ بکشید، و در مورد انتخاب رنگها تصمیم بگیرید.
به طور کلی، ابتدا پسزمینه پیاده میشود و لایههای رنگ یکی یکی اضافه میشوند. در هر مرحله باید اجازه دهید رنگ بین لایهها کاملاً خشک شود.
پس از آماده شدن زمینه، طرح خود را با مداد روی سنگ بکشید.
حالا نوبت رنگ آمیزیست. از رنگ کردن قسمتهای بزرگتر شروع کنید و در هر مرحله صبر کنید رنگ خشک شود. میتوانید برای سریعتر خشک شدن رنگها از سشوار استفاده کنید.
ریزه کاریها و خطوط ظریف در آخر کار میآیند. طرحهای ریز با قلم موهای ریز و یا ماژیک بهتر انجام میشوند.
در صورتیکه رنگ آمیزی مطابق میل شما پیش نرفت میتوانید دوباره روی آن را رنگ کنید.
وقتی طراحی شما تکمیل شد، سنگ را با یک لایه اسپری براق کننده بپوشانید تا رنگهای شما را تثبیت کند. به جای اسپری میتوانید از لاک جلا دهنده ناخن هم استفاده کنید.
نکته: برای تهیه بتونه با پودر مل و چسب چوب باید مقدار کمی از این پودر با همان میزان چسب چوب ترکیب کرده و روی سنگ را بپوشانید و منتظر باشید کاملا خشک شود.
آموزش نقاشی روی سنگ با آبرنگ
نقاشی روی سنگ با آبرنگ انتخاب بسیار خوبی است زیرا اگر نقاشی مطابق میل شما نبود میتواند به آسانی آن را بشویید و از ابتدا شروع کنید.
لوازم مورد نیاز برای نقاشی روی سنگ با آبرنگ
آبرنگ
قلم مو
سنگ
اسپری براق کننده
سنباده
دستمال کاغذی
مراحل نقاشی روی سنگ با آبرنگ
این روش از نقاشی روی سنگ نیز درست مانند نقاشی با گواش است، تنها تفاوت آن استفاده از آبرنگ به جای گواش است.
مطابق دستور العمل قبل ابتدا سنگ را آماده کنید (بتونه و سنباده بزنید)
پس زمینه را آماده کنید.
طرح اولیه را اجرا کنید. در استفاده از آبرنگ، رنگ شما نباید از قلم مو چکه کند. پس بعد از برداشتن رنگ با ضربه زدن روی دستمال کاغذی آب اضافی قلم مو را بگیرید و نقاشی را ادامه دهید.
برای استفاده از رنگ جدید باید قلم مو را به خوبی بشویید یا از چند قلم مو استفاده کنید. به این ترتیب از مخلوط شدن رنگها جلوگیری میشود.
قبل از اضافه کردن طرح بعدی، صبر کنید تا نقاشی شما خشک شود. این کار زمان خیلی کمتری نسبت به نقاشی با گواش میگیرد.
بعد از پایان کار میتوانید برای زیباتر شدن آن اقدام دور گیری طرح خود با استفاده از روان نویسهای رنگی کنید.
در پایان درست مثل روش قبل از اسپری براق کننده یا جلا دهنده برای تثبت رنگ استفاده کنید و اجازه دهید کاملا خشک شود.
آموزش نقاشی روی سنگ برای کودکان
نقاشی یک کاردستی و پروژه هنری سرگرم کننده است که برای تقویت رشد حسی مهارتهای حرکتی ظریف در کودکان بسیار مفید است. برای این کار میتوانید هر فرمی از سنگ را از طبیعت پیدا کنید. برای شروع آموزش نقاشی روی سنگ برای کودکان بهتر است از ایدههای ساده نقاشی روی سنگ لذت ببرید و اجازه دهید خلاقیت کودک در جریان این فعالیت رشد کند.
یکی بخشهای جالب نقاشی روی سنگ برای کودکان جمع آوری سنگ است. شما میتوانید سنگها را از کنار رودخانه، دریا، جنگل و یا حتی پارک نزدیک خانه پیدا کنید. کودکان با تجسم این سنگها به شکل حیوانات، میوهها، شخصیتهای کارتونی قدرت تجسم خود را ارتقاء میدهند. هیچ محدودیتی برای فرزند خود قائل نشوید و اجازه بدهید از ابزار مورد نیاز استفاده کنید و طرح مورد علاقه خود را پیاده کند.
شما همچنین میتوانید این نقاشیهای روی سنگ را تبدیل به کلاژهای زیبا در ترکیب با مواد دیگر نیز پیاده کنید. برای مثال چسباندن سنگها رو یا در کنار هم، استفاده از مقواهای رنگی، کاموا و … برای ایجاد طرحی که تجسم کردهاند. در تهیه کلاژ با سنگ و سایر ابزار (مثل قیچی و چسب) بهتر است که برای کمک در کنار کودک خود باشید، اما مدیریت کار را به او بسپارید.
سخن آخر
خب در این مطلب با هم یاد گرفتیم که چطور روی سنگ نقاشی کنیم. این کار تمرین خوبی برای رشد ذهنی و حرکتی کودک و توانایی او برای انجام کارهای ظریف است. به علاوه شما میتوانید از این سنگهای نقاشی شده استفادههای متنوعی داشته باشید. برای مثال آنها را به عنوان هدیه تولد به دوستان کودک خود بدهید. یا حتی به شکل یادگاری در مهمانیها بین نزدیکان خود تقسیم کنید. اگر شما هم ایده یا نظری درباره نقاشی روی سنگ دارید، میتوانید آن را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
فرقی ندارد که پکیج دیواری شما از چه برندی است، حجم آن چقدر است و برای چه مکانی از آن استفاده میکنید. پکیج دستگاه پرمصرفی است و در تمام فصول سال از آن استفاده میشود. در ماههای گرم سال برای تولید آب گرم مصرفی و در فصول سرد برای گرمایش رادیاتور و شوفاژ و گرم کردن محیط از پکیج استفاده میشود. این استفاده مداوم به مرور عمر پکیج دیواری را کوتاه میکند و بیشتر به سرویس و تعمیر پکیج نیاز پیدا میکنید. همچنین وجود رسوبات و مواد معدنی محلول در آب باعث ایجاد رسوب در سیستم لوله کشی پکیج میشود و کم کم دستگاه را از کار خواهد انداخت. برای نگهداری صحیح و طولانی مدت از این دستگاه باید به صورت دورهای پکیج را سرویس کنید.
سرویس کامل پکیج: در سرویس کامل پکیج، دستگاه به صورت کامل توسط سرویسکار پکیج بررسی و عیب یابی میشود. در این روش تمامی قطعات و اتصالات کنترل میشود. در صورت نیاز با استفاده از اسید، رسوب ایجاد شده در مسیر لولهها تمیز میشود. همچنین اگر قطعهای معیوب، فرسوده یا شکسته باشد با قطعه جدید تعویض میشود. تمام این بازرسیها بهتر است توسط تعمیرکار پکیج مجرب و به صورت سالانه انجام میشود.
اما برای پکیج علاوه بر موارد اعلام شده مشکلات دیگری نیز به وجود میآید. بعضی از مشکلات به راحتی قابل حل هستند ولی بعضی پیچیده هستند. در ادامه با برخی از مشکلات رایج پکیج دیواری که ممکن است برای شما نیز پیش آید آشنا میشوید:
پکیج روشن است اما آب را گرم نمیکند.
پکیج خود به خود روشن میشود.
پکیج ناگهان خاموش میشود.
پکیج به سر و صدا افتاده است.
فشار آبگرم خروجی لولهها کم است.
پکیج نشتی آب دارد.
لولههای پکیج در تراس یخ زده.
از پکیج بوی گاز استنشاق میآید.
رادیاتورها گرمای کمی دارند.
آب پکیج در حمام گرم و سرد میشود.
پکیج بوی دود میدهد.
پکیج روشن نمیشود.
ظاهر شدن کدخطا و ارور پکیج
در مشکلات اعلام شده اغلب تعمیرکار پکیج برای رفع مشکل کارهای ثابتی انجام میدهند که رایجترین آنها عبارتند از:
هواگیری کردن پکیج
رسوب گیری کردن یا رسوب زدایی کردن پکیج
اسیدشویی کردن پکیج
تنظیمات فشار آب
تنظیمات مربوط به شیر گاز
تنظیمات و تعویض برد پکیج
تعویض قطعه فلومتر
تعمیرات فن پکیج
تعمیر کردن رله فن پکیج
تعویض قطعه منبع انبساط
تعمیر قطعه شیر برقی پکیج
تعمیر کردن مبدل پکیج
تعمیر قطعه پمپ پکیج
تعمیر کردن برد پکیج
تنظیمات پرشر پکیج
در پارسا سرویس تعمیر پکیج دیواری چه برندها و مدلهایی انجام میشود؟
فیروز برنجان با نام مستعار بابک رادمنش موسیقی دان ، ترانه سرا ، آهنگساز و تنظیم کننده معروف ایرانی است. وی آلبومی با خوانندگی خودش نیز منتشر کردهاست. وی عموی فرهاد برنجان میباشد که کارشناس موسیقی در صداوسیما میباشد و ترانه سرا و ملودی ساز و تنظیم کننده ی موسیقی میباشد که سابقه ی حضور دریکی از برنامه های استعدادیابی بعنوان کارشناس و داور را در کارنامه ی خود دارد. وی همچنین پدر سامی یوسف هنرمند سرشناس بینالمللی میباشد.
زندگینامه
بابک رادمنش در شهر تبریز به دنیا آمد. او در رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران تحصیل کردهاست . او اکنون در تهران زندگی میکند، از سال ۱۳۹۲. او آهنگساز، ترانهسرا، شاعر، معلم موسیقی، و خواننده با بیش از سی سال سابقه است. او مدرس سازهای تار، سه تار، سنتور، بربط (عود)، کمانچه، تنبک و نی و همچنین در سازهای بینالمللی ویلن، پیانو و کیبورد است. او آموزش نوازندگی به فرزندش، سامی یوسف را از ۶ سالگی شروع کرده بود.
کمی بیشتر از خودتان بگویید و چه شد که از ایران رفتید.
رادمنش: همانطور که در پاسخ سوال اول گفتم، اواسط سال ۶۴ بود که به علت بیماریم از ایران به همراه خانواده به انگلستان رفتیم. بیماری من اینگونه شروع شدکه پزشکان تشخیص دادند، مادرم مبتلا به سرطان شده و سه ماه بیشتر زندگی نخواهد کرد، با شنیدن این خبر شوکی به من وارد شد که جهاز هاضمهام از کار افتاد. در ایران به چندین پزشک مراجعه کردم ولی اکثر آنها توصیه کردند که معالجه این بیماری در انگلستان بهتر خواهد بود، اما طول درمانم سالها طول کشید و هنوز هم بهبودی کامل پیدا نکردم. بچهها هم که به مدرسه رفتند دیگر مجبور شدیم همانجا ماندگار شویم.
البته اینطور نبوده که در این سی سال به ایران برنگشته باشم، هرسال میآمدم و مدتی هم در ایران میماندم. من عاشق ایرانم و خدا نکند که دیگر بعد از این دور از وطن باشم کاش میتوانستم درمانم را در ایران به انجام میرساندم که مجبور نباشم این همه رنج دوری از وطن را تحمل کنم.
سال اول برایم بسیار سخت گذشت، هرشب قرآن و نهج البلاغه میخواندم تا فکر دوری از آب و خاکم مرا رنج فراوان ندهد. شعری را نیز در این رابطه گفتهام که اینچنین است:
در جوانی رام عقل و، خام رویایی شدم/ فکر هجرت بر سر و در بند و سودایی شدم/ دور ماندم از عزیزان، با غم و درد فراغ/ آه سرد روزگار و ناله نایی شدم/ گر بیان خواهم کنم در جملهای منظور خویش/ سالها زندانی زندان زیبایی شدم.
این قسمتی از یکی از اشعار من به نام “زندان زیبا” است که در کتابی به نام مجموعه اشعار کوتاه (نکتهها) زیر چاپ است و به زودی منتشر میشود. این سومین کتاب من است که در ایران به چاپ میرسد. پیش از این، کتاب «مهتاب عشق» که دارای اشعار کلاسیک است در سال ۸۸ منتشر و کتاب «قصر آرزوها» که شامل ترانههایی است که تاکنون سرودهام در سال ۸۹ به چاپ رسید.
* پس همانطور که گفتید به خاطر معالجه از ایران رفتید؟
رادمنش: بله. البته اگر به بنده بود هیچگاه از ایران خارج نمیشدم، چرا که آن زمان اوج فعالیتم در صداوسیما بود. همانطور که میدانید آهنگ و شعر و تنظیم سرود «ای رهبر» که کلام آذری دارد و یا سرود «خلبانان» که هر دوی آنها با صدای آقای جمشید نجفی خوانده شده است، تنها ۲ مورد از ۴۵ سرودی است که در رابطه با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس قبل از عزیمت به خارج از کشور ساختهام. دوستانم در خارج از کشور به من میگفتند که چرا اینقدر ایران ایران میگویی؟ مگر اینجا چه فرقی با ایران دارد که هر سال به ایران میروی؟ در جوابشان میگفتم وقتی در خاک ایران راه میروم، انگار آغوش اجدادم برایم باز شده و من در آغوش آنها قدم برمیدارم. البته این علاقه به وطن را وقتی بیشتر احساس میکنید که سالها رنج دوری از آن را کشیده باشید.
* در این سی سال با صداوسیما همکاری نداشتید؟
رادمنش: خیر، متأسفانه به علت کسالت فراوانی که داشتم سالها هیچ فعالیتی نداشتم، بعد از آن هم دیگر همکاری خاصی با یکدیگر نداشتیم. اما در مدتی که کارمند رسمی صداوسیما به عنوان آهنگساز و نوازنده کمانچه بودم آثار بنده با صدای خوانندگان محترمی مانند آقایان گلریز، رشید وطندوست، اسفندیار قره باغی، شاپور رحیمی، احمدعلی قدمی، جمشید نجفی، اباذر (خواننده آذربایجانی) اجرا شده است و همچنین آثاری با صدای خودم اجرا کردهام.
کمی از خانوادهتان بگویید
رادمنش: در آغاز میخواهم از همسر خوب و مهربانم برای همه زحماتی که در زندگی مشترکمان کشیده است تشکر کنم. همانطور که میدانید زندگی کردن با هنرمند خیلی آسان نیست ولی ایشان این سختی را با گذشت و فداکاری، پیوسته تحمل کرده و همیشه در همه موارد زندگی حتی ساخت آثارم پشتیبان و یار و یاور من بوده است.
درباره والدینم باید عرض کنم که هر دوی آنها مذهبی بودند، متاسفانه من در سن هشت سالگی پدرم را از دست دادم ولی تا وقتی که ایشان زنده بودند مرا هر روز با خودش به مسجد میبرد و از آنجایی که به قول معروف ریشه شخصیت هر کسی از بدو تولد تا سن شش یا هفت سالگی شکل میگیرد، شخصیت من هم به دلیل حضور در چنین خانوادهای به صورت مذهبی شکل گرفت.
* چه شد که به سمت موسیقی کشیده شدید؟
رادمنش: بعد از فوت پدرم و با توجه به اینکه خانواده ما به شعر و آواز هم علاقهمند بودند و برادرانم همه صدای خوبی داشتند و آواز میخواندند طبیعتا من هم به سمت شعر و موسیقی کشیده شدم اما نه هر نوع موسیقی. از همان کودکی به ساز و خواندن علاقه مند شدم تا اینکه در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل کردم و به طور کلی از مکاتب این اساتید گرانقدر به صورت حضوری یا غیابی استفاده کردم.
پیانو را از اساتید دانشکده و ویولن را از مکتب دو استاد گرانقدر استاد «ابوالحسن صبا» و «استاد علی تجویدی» یاد گرفتم. و در مورد سازهای اصیل ایرانی، تار را از مکتب «استاد جلیل شهناز»، سه تار را از مکتب استاد «احمدعلی عبادی»، سنتور را از مکتب «استاد فرامرز پایور»، بربط (عود) را از مکتب «استاد منصور نریمان»، کمانچه را از مکتب «استاد علی اصغر بهاری»، نی را از مکتب «استاد حسن کسایی» و تنبک را از مکتب «استاد حسین تهران» یاد گرفتم.
* پدر شما اهل موسیقی و خواندن نبودند؟
رادمنش: نه زیاد، ته صدایی داشتند اما اهل موسیقی نبودند و متاسفانه ایشان را خیلی زود از دست دادم. مادرم که شخصیتی بسیار مذهبی و عرفانی داشت به آثار من علاقهمند بود و هرکاری را میساختم نظر مادرم را درباره آن جویا میشدم. زمانی که ایشان بیمار بود، به من میگفت که برایم با کمانچه، موسیقی محلی لری بزن تا با صدای آن گریه کنم. ماهور لری سوز عجیبی دارد و واقعا اشک آدم را در میآورد. جالب است بدانید که من و مادرم هرگز لرستان را ندیده بودیم اما یک کار اوایل انقلاب برای هفته وحدت ساختم و با لهجه لری آن را خواندم که بسیار هم تاثیرگذار بود و هیچ کس باور نمیکرد که خواننده این اثر لرستانی نباشد. این سرود را زمانی که مادرم در قید حیات بودند ساختم که خیلی هم مورد علاقه ایشان بود.
دلیل بازگشت شما به ایران چیست؟
رادمنش: اولا همانطور که قبلا گفتم همه ساله به ایران میآمدم ولی این بار برای همیشه آمدهام که بمانم و دوما عشق! عشق به ایران و ایرانیان! چقدر خوب است انسان در مملکت خودش زندگی کند و بمیرد و در خاک خودش دفن شود. واقعا این یک سالی که به ایران بازگشتهام برایم بسیار خوب و دلنشین بوده است و بعد از سالها تحت نظر پزشک بودن، این روزها حال روحیام بسیار بهتر از قبل است.
* کمی از فرزند بزرگتان “بارٌن“ بگویید.
رادمنش: اسم اصلی وی بابک است اما با نام هنری بارُن کار میکند. او هم در زمینه موسیقی فعالیت دارد اما تحصیل کرده رشته مهندسی Business Computing System است. تنظیم و میکس و مسترینگ اکثر کارهای من و همچنین میکس و مسترینگ ترانههای سامی را او انجام میدهد که در کارش بسیار هم حرفهای است.
کمی از سامی صحبت کنیم. اولین سازی که به او آموختید چه بود؟
رادمنش: سامی شش ماهه بود که اسباب بازیهایش را کنار میزد و با تار و وسایل موسیقی من بازی میکرد. در لندن تدریس موسیقی داشتم و سامی شش ساله بود که یک روز گریه کنان سراغ من آمدکه شما به همه ساز زدن میآموزید به جز من! من هم گفتم به تو یاد میدهم به شرطی که از روی نت ساز زدن را یاد بگیری، او هم قبول کرد. از من خواست که اول تنبکنوازی را به وی بیاموزم و من هم کتاب استاد تهرانی را جلویش گذاشتم و چند صفحهای به وی تدریس کردم و گفتم بعد چند ساعت نگاه میکنم که چه چیزی یاد گرفتهای. عصر سراغش رفتم و پرسیدم که چه یاد گرفته ای؟ او گفت: بابا، من همه کتاب را تمرین کردم! گفتم: ببین این حرفها را میزنی که بهت درس نمیدهم، همه کتاب را تمرین کردم یعنی چه؟ بزن ببینم چه یاد گرفتی؟ او هم شروع کرد به نواختن و احساس کردم که انگار چند سال است نوازنده تنبک است. آن روز فهمیدم که سامی استعداد ویژهای دارد و خدا بیشتر از خود بنده به او لطف کرده است.
به نظر من سامی جز نوابغ است، بعضیها فکر میکنند چون سامی چهره آرام و دلنشینی دارد و ویدئو کلیپهایش خوش رنگ و لعاب است معروف شده اما حقیقتا باید بدانیدکه او بسیار با استعداد و هنرمند است. هنر سامی مثل قلبش پاک است و به همین دلیل در کارش اینقدر پیشرفت داشته است. نه اینکه فکر کنید چون پدرش هستم از او تعریف میکنم، سامی بسیار مهربان و دوست داشتنی است. تمام سازهایی که تدریس میکنم را از من فرا گرفته و به خوبی مینوازد.
سیزده ساله بود که همراه مادرش به ایران سفر کرد که من همراهشان نبودم. بعد از بازگشت به لندن به من گفت که قطعهای از استاد جلیل شهناز شنیده که خیلی آن را دوست دارد. من از زمانی که مادرم فوت کرده بود و دچار افسردگی شده بودم، گریه نکرده بودم تا اینکه این کار استاد شهناز را سامی با تار برایم بسیار زیبا نواخت. دیگر نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و بلند بلند گریه میکردم! همسرم تعجب کرده و پرسید چه شده؟ گفتم چیزی نیست به خاطر این تار زیبا گریه میکنم. انگار با تار حرف میزد.
چرا سامی نام «سامی یوسف» را برای خودش انتخاب کرد؟
رادمنش: اسم اصلی سامی، سیامک است اما در مدرسه به علت اینکه تلفظ سیامک برایشان مشکل بود به وی سامی میگفتند و این شد که این نام برای او ماند. یوسف را هم که کلمه مبارکی است به علت علاقه زیاد به قرآن و زبان عربی برای خود انتخاب کرد. نام سیامک برنجان در دنیا خیلی مورد استقبال قرار نمیگرفت و او هم سامی یوسف را برای نام هنری خود انتخاب کرد تا بتواند مخاطب بیشتری را در سطح دنیا جذب کند. او دوستان مسلمانی داشت که سامی را به خوانندگی تشویق میکردند و در حالی که بسیار جوان بود با دوستانش گروهی را تشکیل دادند و آلبوم اول خود به نام المعلم را تهیه کرد اما بعد از چند سال از آن گروه جدا شد.
اوایل همه فکر میکردند سامی عرب است.
رادمنش: بله، البته سامی هیچگاه خود را یک عرب معرفی نکرده بلکه همیشه خودش را یک مسلمان آذری که در تهران متولد و در انگلستان بزرگ شده مینامید. به این مورد هم باید اشاره کنم که به علت خواندن ترانههایی به زبان عربی فصیح و رعایت تمامی قواعد تجوید، خیلیها فکر میکردند او ذاتا عرب و لبنانی است. سامی برای اینکه عربی را کامل فرا بگیرد چهارسال در مصر زندگی کرد و در آنجا کلاس آموزش عربی و قرآن میرفت.
* در مصاحبههای اولیه هم نامی از شما نمیبرد.
رادمنش: بله من خودم از وی خواستم که اسمی از من نبرد. اما همیشه و همه جا درباره من صحبت میکرد و میگفت که شاگرد من است. او خیلی زود در دنیا مطرح شد طوری که روزنامه گاردین از سامی به عنوان معروفترین هنرمند مسلمان دنیا نام برد و در سن ۲۹ سالگی به طور رسمی جایزه دکترای ادبی را از دانشگاه روئهمپتون (Roehampton) انگلستان به دلیل کمکی که به اعتلای موسیقی کرده است، دریافت کرد. سامی جوانترین و تنها مسلمانی است که موفق شده تاکنون این جایزه را دریافت کند. سامی توانست پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) را به تمام جهانیان معرفی کند. کار واقعا بزرگی را انجام داده که حتی در کشورهای غیرمسلمان نیز آثار معنویش مورد توجه قرار میگرد و حتی خیلی از جوانها در اروپا و آمریکا به خاطر پیام و آثار سامی جذب اسلام شدند و قرآن و حضرت رسول (ص) را شناختند.
موسیقی سرود “خلبانان، ملوانان“ چگونه ساخته شد؟
رادمنش: بعد از ظهر سی و یکم شهریورماه سال ۱۳۵۹ عراق به فرودگاه مهرآباد حمله کرد. جمشید نجفی هم در آن روز در منزل ما مهمان بود و من مشغول نوشتن نت قطعهای بودم که باید فردای آن روز در رادیو ضبط میشد که از حمله عراق به ایران خبردار شدیم. به علت نزدیکی خانه ما به فرودگا صدای مهیب انفجاری را شنیدیم و مثل همه همسایهها به پشت بام رفتیم و بهت زده ایستاده بودم که با دست اشاره کرده و بلند گفتم: پرواز کن! جمشید گفت: چی؟! گفتم شما به منزل برگرد و فردا در رادیو حضور داشته باش.
تا صبح آن روز شعر و آهنگ خلبانان را ساخته و تنظیم کردم و به سازمان رفتم. آن زمان خودم عضو شورای موسیقی سازمان بودم همکاران دیگرم را درباره این سرود مطلع کردم. آنها هم استقبال کرده و تصمیم به ضبط گرفتیم که توسط ارکستر بزرگ رادیو و ارکستر آذربایجانی این قطعه در استودیو ۸ رادیو اجرا شد. این یکی از افتخارات بزرگ من میباشد که سرود خلبانان بعد از ۳۴ سال هنوز مورد توجه مردم است.
* در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.
رادمنش: دوست دارم با این جملهها گفتگویمان را به پایان برسانم که به طور کلی نگاه بنده به انسان و این کهنه گذرگاه دو در که دنیا نام دارد در این دو بیت که از سرودههای خود بنده است خلاصه میشود:
دلا خود نیک پروردن مهم است/ به پاکی عمر سر بردن مهم است/ چه مدت زندگی کردن مهم نیست/ چگونه زندگی کردن مهم است
حسن ریوندی متولد ۱ فروردین ۱۳۵۵ در سبزوار، استندآپ کمدین و مجری ایرانی است. ریوندی نخستین کنسرت خندهٔ ایران را در ۲۵ تیر ۱۳۹۲، در برج میلاد، تهران اجرا کرد. وی در این کنسرتها با مطرح کردن طنزهای اجتماعی، تقلید صدای خوانندگان و بازیگران و همچنین شوخیهای سرگرمکننده به اجرای برنامه میپردازد.
وی فارغ التحصیل رشته تربیت بدنی از دانشگاه حکیم سبزواری است ، شغل اصلی ریوندی دبیری است . ریوندی بعد از طی دوران خدمت سربازی ، حرفه ی صدا سازی و اجرا را به صورت جدی ادامه داد او از شاگردان محمد نوری است و سلفژ را زیر نظر وی آموخت . او در حال حاضر به ضرورت شغلی در تهران سکونت دارد.
حسن ریوندی در اینستاگرام
وی هماکنون با ۱۶ میلیون دنبال کننده در اینستاگرام، بیشترین میزان دنبال کننده در این شبکهٔ اجتماعی در بین افراد ایرانی را دارد.
فعالیتهای هنری
ریوندی کار خود را با تقلید صدای شخصیتهای کارتونی شروع کرد و سپس به تقلید صدای خوانندگان سنتی ایران از جمله شهرام ناظری و خوانندگان پاپ همچون ناصر عبداللهی و علیرضا عصار پرداخت. او در انتهای اجرای برنامهاش با مجریها شوخی میکند.
About Hasan Rayvandi
Introduction
Hasan Reyvandi, a stand-up comedian, is an Iranian showman and a presenter. Reyvandi, has established the first Laughter Show in Iran (June, 25, 2012 in Milad tower). His Laughter shows include: introducing a social satire, entertaining people, imitating singers and amusing humors
The duration of shows performed by Reyvandi (Laughter Shows) are about two hours which are held non-stop and face to face with the audience. Using satire, he specifically and critically tries to express dishonesty and deviousness and tries to modify them without any distortion, which is thought provoking His shows have a complex nature and are multi-layered. Although its nature is based on laughter, it only considers laughter as a means of achieving a nobler goal and informing people of deep social problems that makes people think
Biography:
Hasan Reyvandi was born on Sunday March 21, 1976 in Sabzevar, Iran. His voice imitation talent was developed in childhood and he always made use of his innate art in school celebrations. His first stage performance took place when he was 15 in Shahid Mofatteh Hall in Sabzevar where he performed in a Dahe- y- Fajr celebration for a group of audience and some local artists. He has been graduated in Physical Education from Hakim Sabzzevari University, and his main job is teaching. After military services, Reyvandi professionally continued voice imitation and performance and he has been one of the students of Mohammad Nouri and has learnt solfege under his supervision. He is currently living in Tehran due to his job necessities
علیرضا افکاری Alireza Afkari متولد ۲۲ شهریور ۱۳۵۶ آهنگساز و تنظیمکننده ایرانی است.
علیرضا افکاری با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت:
همسرم…
بانوی زیبای من…
در تمام سالهای گذشته زندگی مشترکمان،سالهایی که در کنارت زیستم،شد ماحصل آثاری که بر دل مخاطبین خوش نشست.
برای تاثیر حضور سالیانت در خلق این آثار و زندگیم،،، برای داشتنت،،، برای بودنِ همیشگیت،در کنارم،،،،
و عشقی که هردم به زندگیم رنگی بدیع میبخشد، از تو سپاسگزارم.
باشد تا همواره در فراز و نشیب دوران، در عشق غوطه ور باشیم و جاودان.
و این قطعه خاطراتِ مشترکمان،که همچون قطعات دیگرم تقدیم به چشمهای مهربان تو بوده و هست.
آثار علیرضا افکاری
او تاکنون با خوانندگان سرشناسی مثل: داریوش، معین، گوگوش، ابی، احسان خواجه امیری، روزبه بمانی، هلن، بیژن مرتضوی، مهدی یراحی، خشایار اعتمادی، رضا یزدانی، علیرضا عصار، علی زند وکیلی ، سینا سرلک، سینا شعبانخانی، حجت اشرف زاده و… همکاری داشتهاست.
جوایز علیرضا افکاری
علیرضا افکاری تا به حال در تمامی مراسمهای برگزارشده جشنواره موسیقی ما موفق به دریافت تندیس طلایی بهترین آهنگساز شدهاست (چهار بار در سالهای ۱۳۹۱، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷) .
دستگیری علیرضا افکاری
در سال ۱۳۸۹ افکاری در آلبوم «دنیای این روزای من» با داریوش اقبالی خواننده لس آنجلسی همکاری داشت . همچنین در سال ۹۱ آلبوم «اعجاز» از گوگوش منتشر شد که آهنگساز سه قطعه از آن افکاری بود. در دی ماه سال ۹۱ پلیس امنیت اجتماعی نیروی انتظامی از دستگیری پنج ترانهسرا و آهنگساز (در اخبار غیررسمی از روزبه بمانی، افشین مقدم و فرزاد فتاحی نام میبرند) به اتهام همکاری با خوانندههای «لس آنجلسی» خبر داد. مقامات رسمی در این مورد جزئیات بیشتری ارائه نکردند ولی به جز علیرضا افکاری احتمالاً روزبه بمانی، افشین مقدم و فرزاد فتاحی نیز جزو بازداشت شدگان بودند.
ابی نیز پس از انتشار آلبوم جدید خود در سال ۹۳ (جان جوانی) از دستگیری مجدد علیرضا افکاری خبر میدهد :همه چیز آماده بود، علیرضا افکاری قرار شد آهنگها را در ایران تنظیم کند و بعد من بروی آنها بخوانم، ولی به مجرد بازگشت به ایران عوامل کار را دستگیر کردند، خودبخود جلوی آثار گرفته شد، چون همه فایل آهنگها و ترانه را هم بردند.
حذف نام از آلبومها
روزبه بمانی همزمان با انتشار آلبوم کجا برم در کانال تلگرامیاش نوشت: «… آلبومی که برای انتشارش بسیارانی زحمت کشیدن که نامشون در آلبوم هست و از صمیم قلب ازشون سپاسگزارم که بهتریناشون رو در این آلبوم ارائه دادن. باید تشکر صمیمانهای کنم از علیرضا افکاری برای زحمات بیدریغی که در این مجموعه کشید و نشد نامی ازش برده شه…»
علیرضا افکاری نیز در گفتگویی با خبرگزاری ایلنا به بهانه حضور در موسیقی- نمایش لیلا و چند مسافر اثر محمد رحمانیان، گفته بود: «وزارت فرهنگ و ارشاد به کار کردن من مشروعیت نمیدهد و من کماکان ممنوعالکار هستم.» و در جواب اینکه برای این قضیه به جایی مراجعه کردهاست هم افزوده بود: «چرا اتفاقاً رفتهام اما جوابی نگرفتهام. چون مربوط به آدمهایی که در وزارتخانهاند نیست؛ در واقع نمیدانم از کجاست. اتفاقاً خیلیهایشان دوست و دوستدار کارهای ما هستند اما پیگیریها مؤثر نبودهاست. وقتی آلبومی برای دریافت مجوز به ارشاد میرود، از حراست استعلام میگیرند که مشخصه برخی افراد در آن هست مثل نام من. مثلاً در آلبوم آقای عصار که من آهنگسازش بودم یا بسیاری از کارهای دیگرم نام من درج نشدهاست.»
موسیقی فیلم
موسیقی متن فیلم ربوده شده به کارگردانی بیژن میرباقری ساخته علیرضا افکاری میباشد. همچنین قطعاتی با آهنگسازی علیرضا افکاری با صدا و ترانه روزبه بمانی در این فیلم ساخته شدهاست.
در اقدامی جالب دنیا جهانبخت یکی از شاخ های معروف مجازی و گرداننده سایت های شرطبندی که حاشیه های زیادی تا به امروز داشته تعرفه تبلیغاتی پیج اینستاگرامش را منتشر کرد.
جالب است بدانید که دنیا جهانبخت برای هر استوری مبلغی حدود ۲ هزار دلار یعنی ۵۰ میلیون تومان می گیرد.
همچنین اگر استوری (تبلیغ) مورد نظر را خودش اجرا کند ۳ هزار دلار یعنی ۸۰ میلیون تومان پول می گیرد.
درآمد میلیاردی دنیا جهانبخت از اینستاگرام
هر پست اینستاگرام که فقط ۲۴ ساعت در پیج دنیا جهانبخت باشد ۵ هزار دلار معادل ۱۳۲ میلیون تومان هزینه دارد!
حالا با توجه به فعالیت های او در اینستاگرام می توان به این نتیجه رسید که دنیا جهانبخت هر روز حداقل ۲۶۵ میلیون تومان از اینستاگرام درآمد مستقیم دارد که این قطعا بدون در نظر گرفتن سایت های شرطبندی و قمار اوست !
دنیا جهانبخت چگونه مشهور شده؟
دنیا جهانبخت هنر خاصی ندارد، تحصیلات آنچنانی هم ندارد. او در ابتدا حضور کمرنگی در دنیای مد داشت و به عنوان مدل پوشاک و میکاپ آرتیست فعالیت می کرد، نقطه اوج شهرت او زمانی بود که برای عشق از دست رفته اش (ساسی مانکن) اظهار ناراحتی می کرد.
درآمد دنیا جهانبخت
او ویدیوهای زیادی منتشر کرد و به سرعت دیده شد، شمار دنبال کننده های او به طرز عجیبی به ۳ میلیون نفر رسید و خانم جهانبخت با یک شکست عشقی به شهرت بالایی رسید! البته خواننده لس آنجلسی (ساسی) اعلام کرده بود که این خانم را نمی شناسد و نمی داند که او چرا این رفتارها را از خود نشان می دهد.
او در یکی از ویدیوهای خود در حال خودکشی با روسری بود، ویدیویی که میلیون ها بار دیده شد و حتی رسانه داخلی به آن واکنش نشان دادند. دنیا جهانبخت با همین استراتژی پیش رفت تا جایی که همه چیز عادی شد و ماجرای شکست عشقی او به موضوعی تکراری تبدیل شده بود.
دنیا جهانبخت با به تصویر کشیدن زندگی لاکچری خود و حاشیههای زیاد توانسته افراد زیادی را به سمت خود جذب کند .
یکی از پرسروصداترین حاشیههای دنیا جهانبخت مربوط به عشق این دختر, ساسی مانکن بود که تا مدتها نام دنیا جهانبخت نقل محافل مختلف بود.
برای مدتی دنیا جهانبخت حتی در شبکههای ملی صداوسیما هم دیده میشد و کلیپهای آن در همهجا دیده میشد تا اینکه این دختر پرحاشیه یکی از اینفلوئنسر های پرمخاطب اینستاگرام تبدیل شد و شاید خودش همفکرش را نمیکرد که با خفه کردن خودش بتواند اینهمه مخاطب به صفحه خود جذب کند.
دنیا جهانبخت ماند و یک دنیا فالوور
بعد از اینکه حاشیهها فروکش کرد و به قول معروف آبها از آسیاب افتاد دنیا ماند و یک دنیا فالوور!!!
که همین باعث شد پتانسیل درآمدی دنیا جهانبخت از طریق پیجش سر به فلک کشیده شود, در زیر به محاسبه پتانسیل درآمدی دنیا جهانبخت در هرماه میپردازیم.
دنیا جهانبخت در حال حاضر تبلیغات خود را فقط از طریق استوری انجام میدهد که برای هر تبلیغ بین مبلغ ۲۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان تا ۴۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان دریافت میکند که ما پایینترین قیمت رو در نظر میگیریم و اگر فرض بگیریم بهطور متوسط ۲ عدد استوری تبلیغاتی در روز بگذارد.
۲ عدد استوری*۳۰ روز = ۶۰ عدد تبلیغ در ماه
۶۰ عدد تبلیغ *۲۰.۰۰۰.۰۰۰ هزینه تبلیغ = ۱.۲۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان
معادل یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان باروزی ۳۰ ثانیه وقت گذاشتن!!!!!
پنیرهای اولیه بسیار شور و ترش بودند، شاید چیزی شبیه به کشک. بنابراین خیلی نمیتوانستند اشتها آور باشند. اما حالا در دنیای مدرن با طیف گستردهای از انواع پنیرها رو به رو هستیم. اما مشهورترین و گرانترین انواع پنیر چه پنیرهایی هستند؟ این ماده غلیظ و تخمیر شده که ماده اصلی آن شیر است چه خاصیتی دارد؟ مادهای که حتی به یکی از اصلی ترین مواد غذایی در رژیم غذایی انسان تبدیل شده و در همه فرهنگها از آن استفاده میشود. پنیر در دنیای مدرن تنوع بسیار گستردهای دارد و حتی جایگزین یک وعده غذایی است. در این مقاله مشهورترین وگرانترین پنیرها در دنیا را معرفی میکنیم.
پنیر «پلو» یکی از گرانترین و مشهورترین پنیرهای جهان
قیمت یک بسته کوچک از این پنیر حدود ۶۰۰ دلار است. حتی در بازار آزاد با قیمت ۱۳۰۰ دلار هم خریداری میشود. پنیر «پلو» یکی از گرانترین و مشهورترین انواع پنیرها است که در کشور صربستان تولید میشود.
الاغ ها باید سه بار در روز دوشیده شوند و از هر بار دوشیدن حیوانات تنها شیر کمی حاصل میشود. یک گالن شیر از دوشیدن شیر ۱۵ حیوان است بدست میآید. این در حالیست که تنها یک کیلو گرم پنیر پلو تقریباً به بیش از سه گالن شیر نیاز دارد. بنابراین شکی نیست که پنیر پلو در دسته گرانترین پنیرها در دنیا قرار گیرد. یکی دیگر از دلایل گرانی این پنیر خاصیت شیر آن است. شیر الاغ معمولاً ۶۰ برابر ویتامین c بیشتری از شیر گاو دارد و تنها حاوی یک درصد چربی است.
بنابراین گرانی شیر و درصد سلامتی بالای آن پنیر پلو را به یکی از انواع گرانترین و مشهورترین پنیرها در دنیا تبدیل کرده است. از ویژگیهای پنیر پلو میتوان به بافت نسبتاً نرم و لطیف آن اشاره کرد. این پنیر کمی مزه شیرین دارد و دارای طعمی پیچیده است. معمولاً پنیر پلو به دلیل گرانی چندان در دسترس نیست.
پنیر «موس»، یکی از انواع گرانترین پنیرها
پنیر «موس» از جمله گران ترین و مشهورترین پنیر ها در دنیا محسوب میشود. پنیر موس معمولاً محصول کشور سوئد است.
این پنیر از شیر گوزن تولید میشود. گوزنها فقط از ماه مه تا سپتامبر شیردهی میکنند و روزانه حدود ۵ لیتر شیر تولید میکنند. دوشیدن شیر آنها کمی دشوار است. بنابراین میزان شیر تولید شده و همچنین سختی در دوشیدن شیر باعث شده پنیر موس به یکی از انواع گرانترین و نایابترین پنیرها در جهان معروف باشد. پنیر موس را معمولاً در خانهها و رستورانهای محلی در بعضی از مناطق میتوانید تست کنید. شیر موس پروتئین بسیار بالایی دارد و حدود ۱۲درصد چربی دارد. پنیر موس تقریبا آبی رنگ است و بافتی صاف دارد. این پنیر معمولا در روغن نگهداری میشود. قیمت هر کیلو پنیر موس که یکی از خوشمزهترین و مشهورترین انواع پنیره در دنیا است تقریبا ۸۰۰ دلار است.
طلای سفید «استیلتون»، گرانترین پنیر بریتانیایی
این پنیر بریتانیایی که قیمت آن حدود ۴۰۰ دلار است، در دسته گرانترین و مشهورترین پنیرها در دنیا قرار گرفته است.
این پنیر از شیر گاو محلی تهیه میشود. شکل آن به صورت استوانهای بوده و دارای طعمی معمولی است. پنیر استتیلتون رگههای آبی دارد. اگرچه بسیاری از پنیرها با شیر گاو تهیه میشوند، اما رایحه منحصر به فرد این پنیر انگلیسی بینظیر است و طعم مشخص آن شناخته شده است. به دلیل قیمت بالای استتیلتون به آن طلای سفید بریتانیایی هم میگویند.
«بیتو استوریکو»، مشهورترین انواع پنیر ایتالیایی
پنیر «بیتو استوریکو» یکی از گرانترین انواع پنیر ها در دنیا محسوب میشود. قیمت این پنیر ۱۵۰ دلار است. پنیری که فقط در یک جا در دنیا تولید میشود و آن هم کشور ایتالیا است. این پنیر از شیر گاوهای چراگاههای کوهستانی رودخانه «بیتو» در ایتالیا تهیه میشود. طعم این پنیر در هر فصل متفاوت است و همین موضوع آن را به یکی از مشهورترین پنیرهای دنیا تبدیل کرده است. بیتو استوریکو در انواع مختلف از سه ماهه تا یک ساله به بازار عرضه میشود.
به گاوها غذای اضافی داده نمیشود و پنیر حاوی مواد افزودنی نیست. این موضوع باعث میشود تا این پنیر به یکی از خوشمزه ترین پنیرها تبدیل شود. تولید پنیر فقط از اول ژوئن تا ۳۰ سپتامبر است. پنیر استیلتون باید حداقل ۷۰ روز کهنه شود. هر چه پنیر بیشتر مانده و کهنه باشد خوشمزهتر میشود. پنیر های ۱۰ساله استوریکو بسیار خوشمزه هستند.
پنیر «کاسیو کاوالو»
برای معرفی یکی از انواع مشهورترین و گرانترین پنیر در دنیا باید به پنیر «کاسیو کاوالو» اشاره کرد. این پنیر از شیر اسب تهیه میشود و معمولاً محل تولید آن کشورهای حوزه آسیای میانه هستند. این پنیر که معمولاً با نام پنیر اسب شناخته میشود یک پنیر رایج ایتالیایی است. اما چرا؟ جالب اینجاست که در ایتالیا کاسیو کاوالو از شیر گاو تولید میشود. اما برای جا افتادن پنیر بستههای آن را به چوبههای خاصی بسته و از اسب آویزان میکنند.
این پنیر توسط نژاد گاوهای کمیاب و معروف ایتالیایی تولید میشود. این نژادها فقط در ماههای مه و ژوئن شیردهی میکنند. شکل این پنیر به طور سنتی گلابی شکل است. پنیرهای تولید شده قدیمی که قدمت ۲۳ ساله هم دارند معمولا بافت سفتی داشته و سرآشپزهای سیسیلی از آن برای روی ماکارونی و پاستا استفاده میکنند. گرانترین و مشهورترین انواع پنیر در دنیا به همراه میوههای مختلف هم سرو میشود.
مکانهای باور نکردنی در سراسر دنیا وجود دارد که مردمان، فرهنگ و ویژگیهای منحصر به فردشان برای ما عجیب هستند.به نظر میرسد که رازی مشترک، ساکنان این مکانها را دور هم جمع کرده است.
۵. سرزمین کوتولهها – چین
زندگی در اجتماع برای معلولان دشوار است. با این حال قلمرویی سحرانگیز مختص به آنها در نزدیکی شهر کونمینگ چین وجود دارد. این دنیای منحصر به فرد فقط مختص به کوتولهها میباشد و آنها از سرتاسر دنیا آنها را میپذیرند. اکنون جمعیت این مکان ۱۲۵ نفر است که از ۱۹ تا ۴۸ سال سن دارند.
ساکنان این دهکده لباس های بَزم در اشکال کوتوله، فرشته، اِلف، پرنسس و نگهبان به تن میکنند. خانه های آنها به شکل درخت و قارچ است. اغلب ساکنین در خانه هایی زندگی میکنند که تجهیزات حمام و دستشویی و اثاثیه آنها متناسب با ویژگی ظاهری آنها ساخته شده است. زندگی در اینجا راحت است و هیچ کسی وجود ندارد که آنها را به خاطر ظاهرشان تمسخر کند.
همهی ساکنین مشغول به کاری هستند. آنها برنامههایی اجرا میکنند و توریستها را برای گردش به اینجا راهنمایی میکنند. روزهای یکشنبه بعد از اینکه کارهای خانه را انجام دادند، والیبال بازی میکنند و در کلاسهای رایگان آموزش زبان انگلیسی شرکت میکنند.
علیرغم آنکه نظرهای مختلفی درباره این دهکده وجود دارد، ساکنان آن راضی و خشنود هستند. آنها در دنیای آسوده مختص به خودشان زندگی میکنند و خانه و شغل خودشان را دارند. بعلاوه در این دهکده مدرسه و بیمارستان، سوپرمارکت، کافه و گل فروشی هم وجود دارد.
۴. مردمان پیراها
یکی از قبایل جنگل های آمازون در کشور برزیل، شادترین قبیله دنیا نام گرفته. مردمان این قبیله قادر به شمارش نیستند. همچنین آنها تنها دو رنگ یعنی تیره و روشن را میشناسند. انها از تاریخ و تقویم اطلاعی ندارند. یک تا دوبار در روز غذا میخورند و گهگاهی به مدت ۲۰ دقیقه میخوابند. چون اعتقاد دارند که خواب طولانی مدت، قدرت آن ها را از بین میبرد.
آنها فقط سه شکل از نسبتها را میشناسند: نوزاد، والدین و خواهر و برادر. هیچگونه رتبه بندی در میان مردمان این قبیله وجود ندارد و هیچ دزدی و یا جرمی رخ نمیدهد. آنها هیچگونه دارایی و یا تعصبی ندارند. زبان انها از سه حرف صدادار و هفت حرف بیصدا تشکیل شده است.
مردمان قبیله پیراها شاد هستند. در طول شب آواز میخوانند و اعتقاد دارند که رویا و واقعیت، هر دو اهمیتی یکسان دارد. آنها هر ۷ سال یکبار نام خود را تغییر میدهند. نام و ویژگیهای هزاران گیاه و حیوان را میشناسند و میتوانند به ذهن بسپارند. کودکان آنها به جای اسباب بازیهای معمول، با درختان، گل ها، سگها و ارواح جنگل بازی میکنند.
۳. جزیره ایکاریا
در جزیره ایکاریا، از هر سه نفر در میان، یک نفر تا ۹۰ سال عمر میکند. بیشتر جمعیت این جزیره تا ۱۰۰ سال زندگی میکنند. راز این مسئله در طبیعت بهشتی این جزیرهی دریای اِژه، وجود هشت چشمهی درمانی و حضور کم گردشگران در این منطقه نهفته است. با اینحال کسی در این جزیره احساس تنهایی نمیکند. چون در اینجا ده هزار نفر دوستانه در کنار هم زندگی میکنند.
تعداد بسیار کمی از ساکنان این جزیره به آلزایمر و دیگر مشکلات ناشی از پیری مبتلا هستند. در ایکاریا هیچ فشار و عجلهای وجود ندارد. مردم با نهایت توان خود کار میکنند. در مسیرها کوهستانی پیاده روی میکنند و میوههای باغستان خودشان را مصرف میکنند. مردم ایکاریا شیفتهی روغن زیتون، نان، شیر بز و دمنوش هستند. آنها شبها زمان خود را با همسایهها و به صرف یک نوشیدنی سپری میکنند.
وقتی از یکی از زنان صد و یک سالهی ایکاریا در روز تولدش، درباره راز طول عمرشان پرسیدند، او به شوخی گفت: ما اینجا تنها کاری که انجام میدهیم این است که مرگ را فراموش میکنیم.
۲. کاندیدو گودوی
کاندیدو گودوی در کشور برزیل واقع شده و شهرت آن به دلیل چند قلوهای بسیار زیادی است که در آنجا متولد شده اند. در ۸۰ خانواده کاندیدو گودوی، ۴۴ چند قلو وجود دارد.
بیشتر خانوادهها در زمان جنگ جهانی اول از آلمان به اینجا آمده اند. در اوایل دههی ۹۰ میلادی، تعداد چند قلوهای این مکان توجه خبرنگاران را به خود جلب کرد. مقامات محلی که از توجه جهانی خشنود بودند، این مکان را سرزمین چندقلوها نامیدند. موزهای افتتاح و مجسمهای از نماد باروری نصب کردند.
دانشمندان نظریات مختلفی درباره علت این پدیده داشتند از جمله آب ویژه کاندیدو گودوی، جدا افتادگی این منطقه و همچنین آزمایشات یوزف منگله، پزشک ارتش نازی.
افراد محلی درباره منگله میگویند که او در لباس مبدل و به عنوان دامپزشک به سرتاسر این منطقه سفر کرد. در همان زمان بود که اولین افزایش تولد ناگهانی چندقلوها در کاندیدو گودوی به ثبت رسید.
گفته میشود که معلمان محلی در کلاسهای درس به سختی میتوانند دانش آموزان چندقلویشان را از هم تشخیص دهند.
۱. قبیلهی وادوما
مردمان این قبیله دچار نقص ژنتیکی در ناحیه پا هستند که پا خرچنگی نام دارد. به دلیل اینکه پاهای آنها فاقد سه انگشت میانی است، به آنها قبیله پا خرچنگی میگویند.
دانشمندان معتقدند که علت این نقص، به قوانین گذشتهی قبیله در مورد ممنوعیت ازدواج با افراد خارج از قبیله برمیگردد. یکی از پدران این قبیله که دو فرزند با پنج انگشت و سه فرزند با دو انگشت دارد میگوید:
“وقتی بچه بودم ظاهرا برایم عجیب نبود. مادرم و بقیه مردم هم دو انگشت داشتند. احساس بدی نسبت به ظاهرم نداشتم. بچهی فعالی بودم و راه طولانی را تا شهر پیاده میرفتم. “
هدف همه سلبریتی ها، بازیگران، نوازندگان و هنرمندان سرگرمی مردم و مخاطبان است. ورزش هم به گونهای ایجاد یک برنامه و سرگرمی برای مردم محسوب میشود و شاید به همین دلیل است که بسیاری از افراد مشهور قبل از اینکه در هنر فعالیت کنند، کار خود را در دنیای ورزش آغاز کردند.
بسیاری از افراد مشهور قبل از ورود به عرصه بازیگری یا موسیقی، کار خود را به عنوان ستاره ورزشی شروع کردند و این تجربیات شاید در موفقیتهای بعدی زندگی آنها نقش مهمی را ایفا کرده باشد. گاهی بعضی از افراد مشهور پس از آسیب دیدگی در زمینه ورزش، راه خود را به دنیای بازیگری پیدا میکنند و برخی هم این ایده و آرزو را مدتها قبل در ذهنشان پرورش داده اند.
برخی از این افراد به طور حرفهای بازی میکردند، برخی در کالج، بعضی هم فقط در دبیرستان، اما یک چیز مشترک در بین آنها وجود دارد و آن هم این که در زمینه ورزشی بسیار خوب بودند. در اینجا نگاهی به برترین افراد مشهور که ستارههای ورزشی بودند میاندازیم.
دوئین جانسون
قبل از اینکه جانسون را به عنوان یکی از سخت کوش ترین مردان هالیوود و پردرامد ترین بازیگر مرد جهان بشناسیم، او در تیم فوتبال آمریکایی «Miami Hurricanes» بازی میکرد. جانسون در خط دفاعی بازی میکرد و بخشی از تیم ۱۹۹۱ بود که یکی از مهمترین عناوین ملی را به دست آورد. در حالی که یک آسیب دیدگی باعث شد او از رقابت در لیگ ملی فوتبال باز بماند، جانسون مدتی را هم برای یک تیم فوتبال کانادایی بازی کرد. جانسون این تجربه را در سریال «Ballers» از شبکه HBO به تصویر کشیده است. البته فوتبال تنها تجربه ورزشی جانسون نبود. او که لقب صخره (Rock) را دریافت کرده یکی از ستارگان و کشتی گیرهای حرفهای کمپانی WWE هم بوده است.
تری کروس
قبل از اینکه کروس با بازی در پروژههایی مانند «بروکلین ناین-ناین» و مجموعه فیلمهای «بی مصرف ها» بازی کند و به یک بازیگر تبدیل شود، به نظر میرسید که او یک آینده امیدوار کننده در زمینه فوتبال خواهد داشت. کروس هم در خط دفاعی تیم دانشگاه میشیگان غربی بازی کرده و توانست یک جایزه مهم را هم با این تیم کسب کند. کروس همچنین مدتی را با بازی در لیگ جهانی فوتبال آمریکا سپری کرد تا اینکه به بازیگری روی آورد.
آرنولد شوارتزنگر
شوارتزنگر قبل از اینکه تمرکز خود را به سمت بازیگری معطوف کند، نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین بدنسازان و ورزشکاران تناسب اندام در طول تاریخ به شهرت رسانده بود. او عناوین بدنسازی زیادی به دست آورده، از جمله مستر یونیورس در سن ۲۰ سالگی. او پیش از بازی در فیلمهای «ترمیناتور»، «یاد آوری کامل» و «غارتگر» ۷ بار جایزه مستر المپیا را دریافت کرد. اما تسخیر هالیوود و دنیای بدنسازی برای او کافی نبود. او به عنوان فرماندار ایالات کالیفرنیا هم انتخاب شد و از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ در این عنوان خدمت کرد.
برت رینولدز
رینولدز در طول کار سینمایی خود به یکی از بزرگترین ستارگان سینما در جهان تبدیل شد، اما اگر او در اولین زمینه مورد علاقه خود که فوتبال آمریکایی بود، باقی میماند اوضاع میتوانست بسیار متفاوت باشد. رینولدز در سال اول تحصیل مصدوم شد و بعدا در یک تصادف رانندگی دچار صدمه ای جدی شد که به تشدید مصدومیت و پایان حرفه فوتبالی او منجر شد، اما موفقیت او در فیلمها باعث شد جایگاهی در تالار مشاهیر فلوریدا پیدا کند.
جیسون استاتهام
استاتهام را شاید یکی از سرسختترین بازیگران در فیلمهای اکشن هالیوود بدانیم، اما قبل از اینکه بتواند شانس بازی در فیلم های «ترنسپورتر» را پیدا کند، به عنوان عضوی از تیم ملی غواصی انگلیس رقابت میکرد. استاتهام قبل از اینکه به حرفه بازیگری برود، در بازیهای مشترک المنافع ۱۹۹۰ برای انگلیس نیز شرکت کرد.
استیو آستین
آستین نام خود را به عنوان یکی از برترین کشتی گیران، در جهان معروف کرد و حتی قبل تر از آن هم مثل بیشتر کودکانی که در تگزاس بزرگ میشوند به دنبال ورزش فوتبال میرود. او برای مدتی همزمان با ورزش، بازیگری را آغاز میکند، اما پس از بازنشستگی در سال ۲۰۰۳ در فیلمهای اکشن زیادی از جمله، بیگانه و بی مصرفها به بازی پرداخت.
رونالد ریگان
رونالد ریگان قبل از اینکه به چهلمین رئیس جمهور امریکا تبدیل شود، فعالیتهای در زمینه ورزشی داشت. او در یوریکا کالج، فوتبال بازی می کرد و همچنین به عنوان گوینده شیکاگو کابز در آیووا به فعالیت پرداخت. در واقع ارتباط ریگان با ورزش باعث شد که او به دنیای بازیگری هم وارد شود.
کارل ویترز
ویترز بیشتر برای نقش آپولو کرید در مجموعه فیلمهای ژانر ورزشی «راکی» شناخته میشود، اما این تنها ارتباط او با ورزش نیست. ویترز قبل از شروع بازیگری در زندگی واقعی هم یک ورزشکار بود. او در ایالت سن دیگو در دهه ۱۹۷۰ حضور داشت و در هشت بازی برای اوکلند ریدرز بازی کرد.
متیو فاکس
متیو فاکس هم قبل از شهرت با نقش آفرینی در سریال «گمشده» بازیکن فوتبال تیم دیترویت لاینز بوده است. اولین کار او در حرفه بازیگری در نقش پسر بزرگ و رئیس خانواده در «مهمانی پنج نفره» در دهه ۹۰ بود، اما مهمترین نقش او همان نقش جک شپرد در سریال «گمشده» محسوب می شود.